سه‌شنبه ۶ مهر ۱۴۰۰ - ۲۲:۲۷
علامه حسن زاده آملی هیچگاه دچار مرید و مریدبازی نشد

حوزه/ عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: آیت الله حسن زاده آملی با وجود جایگاه برجسته علمی و فقاهتی که داشت، هیچگاه دچار مرید و مریدبازی نشد و این از محسنات بزرگ این عالم ربانی بود.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، آیت الله رضا استادی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم شامگاه سه شنبه درمراسم نکوداشت  عالم ربانی علامه حسن زاده آملی که از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی در مدرسه فیضیه برگزارشد، با اشاره به جایگاه والای علمی و ویژگی های بارز اخلاقی مرحوم علامه حسن زاده آملی در سخنانی اظهارکرد: این عالم ربانی در دوران طلبگی از اساتید مبرز و علمای بزرگی در قم و تهران بهره مند شد.

استاد حوزه علمیه قم با بیان اینکه علامه حسن زاده در کنار فقه و اصول در دیگر علوم نیز بسیار تلاش کرده بودند، خاطرنشان کرد: ایشان در همان جوانی به مقام برجسته علمی دست پیدا کرده بود و لقب «ذوفنون» برای ایشان تعارف نیست، بلکه واقعیت انکارناپذیری است.

وی اخلاص و مردم داری کم نظیر مرحوم علامه حسن زاده را مورد توجه قرار داد و گفت: ایشان با وجود جایگاه برجسته علمی، هیچگاه دچارمرید و مریدبازی نشد و این از محسنات بزرگ این عالم ربانی بود، پس امروز هم نباید اسم چهار پنج نفر به عنوان شاگرد ایشان معرفی شود.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به بیش از ۱۹۰ تألیف و ۵۰ سال تدریس علامه حسن زاده، تصریح کرد: ایشان توجه و اهتمام ویژه ای به مسأله احترام به اساتید داشت، اما متأسفانه امروزه شاهد هستیم برخی طلاب با چند سال درس خواندن خود را بی نیاز از استاد می دانند.

وی با بیان اینکه طلاب جوان حوزه های علمیه، باید بزرگانی همچون علامه حسن زاده را به عنوان الگوی خویش قرار دهند، گفت: ادامه راه و مسیر بزرگان حوزه های علمیه در عرصه علم و اخلاق، بهترین تشکر و قدردانی از تلاش ها و مجاهدت های ایشان است.

مشروح سخنان آیت الله استادی:

اگر یک روحانی و اهل علم بخواهد به مدارج روحانی برسد، باید چه مسیری طی کند و عوامل رسیدن به این مرحله چیست؟؛ روشن است اول لطف حضرت حق و توفیق الهی است، ولی به حسب ظاهر علاقه به تحصیل و دریافت علم است و اگر این علاقه نباشد، بعید است توفیق به دست بیاید؛ علاقه باعث شکوفایی استعداد انسان است و عامل دیگر هم استاد است، لذا انتخاب استاد بسیار مهم است.

این بزرگوار خودشان در گفته‌ها و نوشته‌ها آورده‌اند که چند استاد و در تهران همینطور و در قم هم خدمت استادانی چون علامه طباطبایی بودند. هفت سال اولی که در آمل بود، مقدمات و ادبیات، منطق و مقداری از شرح لمعه را خواند و استادان وی از اعاظم علما مانند غروی و طبرسی بودند. وی در این هفت سال بار علمی خود را بست و وارد تهران شد و از کسانی چون آیت‌الله رفیعی قزوینی بهره برد. همچنین در تهران یکی از استادانش مرحوم میرزا احمد آشتیانی بود.

مسئله فلسفه و عرفان و تألیفات وی در این زمینه فقاهت او را تحت تأثیر قرار داده است، زیرا علامه حسن‌زاده می‌فرمود بنده رساله، مکاسب و جلدین کفایه و مقداری درس خارج را نزد علامه شعرانی خواندم و در درس رفیعی قزوینی شرکت داشتم؛ ایشان فقه را کنار نگذاشته بود و بر خیلی از بخش‌های عروه، حاشیه زده است.

طلاب باید قدری به فکر باشند که امثال ایشان چه کردند که به این مقامات علمی و عرفانی رسیدند؛ علامه حسن‌زاده می‌گوید یک دوره تفسیر مجمع‌البیان را از ابتدا تا انتها نزد علامه شعرانی خواندم، همت و پشتکار و عنایت به قرآن چقدر!

یک شرح نهج‌البلاغه با عنوان «منهاج البلاغه» داریم از مرحوم خویی از علمای بزرگ، وی در نجف زندگی می‌کرد، اما موفق نشد این شرح را در آنجا به پایان برساند. او به تهران آمد و این کتاب را در دوره زنده بودن خود چاپ کرد، اما بعداً برخی تصمیم گرفتند که آن را کامل کنند، لذا از علامه شعرانی خواستند که ایشان این شرح را کامل کنند، اما ایشان عذر آورد. علامه شعرانی می‌گوید من با خبر شدم که این افراد سراغ علامه حسن‌زاده رفتند تا این شرح را تکمیل کند و این در حالی بود که سن وی هنوز به ۴۰ سالگی نرسیده بود.

علامه آیت‌الله حسن‌زاده آملی فقط در معقول مطلب ندارد، بلکه در تفسیر و حدیث و امامت و ... رساله‌ها و آثار فراوانی دارد؛ وی در جایی فرموده است که من دو سال و نیم با شب بیداری و صرف انرژی روی کافی کلینی کار کردم. چقدر باید به این کتاب و رواج آن علاقه داشته باشد که این مقدار وقت صرف کند.

علامه شعرانی گفته است من وقتی شنیدم که علامه حسن‌زاده تکمیل کردن شرح نهج‌البلاغه را پذیرفته است، خیلی خوشحال شدم چون شایستگی آن را دارد؛ وی از علامه حسن‌زاده با تعابیری چون استاد ادب و لغت، عارف به قرآن و قرائات و تفسیر و مسلط بر کلام، حدیث و رجال و سایر علوم نام برده است. می‌گوید ایشان دنبال علومی بود که دیگران آن را زیادی می‌دانستند، یعنی تصور می‌کردند فقط باید فقه و اصول بخوانند. 

اینکه رهبر معظم انقلاب هم در پیامشان ایشان را دانشمندی ذوفنون توصیف کردند، تعارف نیست؛ علامه شعرانی که ۱۳ سال با ایشان زیست و همنشینی داشت، بر این مسئله تأکید دارد؛ در حوزه‌های علمیه نوادر اشخاصی چون ایشان هستند که در کار دین اخلاص و پشتکار داشتند؛ ایشان رساله‌ای در زمینه امامت دارد که نکته قابل توجهی است. فرموده است که شیعه برای اثبات امامت و وصایت او نیازی به کتب شیعه ندارد، زیرا آنقد در کتب عامه تاریخ و حدیث در این زمینه وجود دارد که اثبات‌کننده این مسئله است.

در جایی فرموده است که ما از معجزات ائمه اطهار(ع) گفتیم و نوشتیم، اما به نظر بنده معجزات قولی ائمه(ع) برای اثبات امامت و افضلیت آنها کافی است؛ در جای دیگری گفته است که زمخشری در ذیل آیه مباهله آورده است که در این آیه دلیلی است که اقوا از آن در فضیلت اصحاب کساء یافت نمی‌شود. وی تأکید دارد دلیل ما برای اثبات امامت و فضیلت اهل بیت(ع)، خود آیات قرآن است که قابل انکار نیست.

در جایی هم از فخررازی نقل کرده که وی فتوایی داده و آن را به سخنی از امام علی(ع) مستند کرده است و در ادامه تأکید کرده کسی که علی(ع) را امام خود قرار دهد «فقد استمسک بالعروة الوثقی»؛ ایشان از روی علاقه به اهل بیت(ع) برای تک تک ائمه(ع) شرح حال نوشته است. ایشان این علاقه را از علامه طباطبایی اخذ کرده بود. در نزدیکی منزل ما روضه‌ای برپا بود و علامه طباطبایی در تمام روزهای این روضه شرکت داشت یا علامه شعرانی هم عشق و علاقه زیادی به اهل بیت(ع) داشت و می‌فرمود من سال‌ها اسفار درس دادم و حدیث و تفسیر و شرح ملاصالح را حاشیه کردم، اما مثل اینکه کسی در گوشم گفت که اینها سر جای خود، ولی توسل لازم است، لذا تصمیم گرفتم که «نفس المهموم» محدث قمی را ترجمه کنم که ترجمه ایشان از بهترین ترجمه‌ها است.

اینها اگر در علم و اخلاق رشد داشتند ناشی از توسلشان به ائمه(ع) بود؛ ایشان بعد از نوشتن شرح حال برای دوازده امام آورده است که مؤلف این اثر فقیر و محتاج رحمت پروردگار است و شهادت می‌دهد که اینها ائمه هدی، و چشمه‌های نیکوکاری هستند و من به حب ایشان ولادت یافتم و زندگی کردم و می‌میرم و برانگیخته خواهم شد. علم و اخلاق و معنویات و توسل به اهل بیت(ع) در اوج بود.

علامه حسن‌زاده مقید بود که هر قدر می‌تواند از وجود چنین استادانی استفاده کند و هر وقت از علامه طباطبایی و دیگران چیزی می‌شنیده یادداشت می‌کرد تا فراموش نکند. بسیاری از یادداشت‌های قیمتی ایشان به همین شنیده‌ها باز می‌گردد؛ چقدر ایشان به استادان خود احترام می‌گذاشت و متاسفانه امروز این مسئله در حوزه کمرنگ شده است. ایشان نقل کرده است که شبی در محضر آیت‌الله قمشه‌ای بودم و ایشان فرمود آقای حسن‌زاده عاقبت به‌خیر می‌شوی و پرسیدم از کجا فهمیدید و ایشان گفت که به خاطر احترام به استاد.

ایشان با عظمت از استادانش یاد می‌کرد و علامه شعرانی هم به ایشان توصیه کرده است کسانی که به علمای بزرگ بی‌احترامی و بی‌اعتنایی کنند، اولین محرومیتشان این است که از علم آنها محروم می‌شوند؛ برخی طلاب در همان دو سه سال اول تحصیل به خود اجازه می‌دهد بگوید شیخ انصاری و فلان عالم اشتباه کرده است.

چه فکری در برخی از ما وجود دارد که برخی نقایص بزرگان علمای خودمان را که دیگران به آنها غبطه می‌خورند، بزرگ جلوه می‌دهیم تا از ارزش آنها بکاهیم، دیگران به ابن سینا افتخار می‌کنند و ما چرا نکنیم. گفته شده که علامه حسن‌زاده ۱۹۰ تالیف دارد و ۵۰ سال تدریس کرده است و از عمرش به خوبی استفاده کرده است.

این روزها در حوزه ملایی و سواد لازم است؛ آسیبی که الان وجود دارد، این است که برخی بعد از چند سال درس خواندن، خود را بی‌نیاز می‌بینند؛ ایشان هفت سال در آمل و ۱۳ سال در تهران درس خوانده و بعد به قم آمد باز در محضر بزرگان شاگردی کرد و خود را بی‌نیاز ندانست.

البته هر انسانی هرقدر هم بزرگ و بزرگوار باشد، جزء معصومین نیست و ممکن است ما برخی حرف‌های ایشان را قبول نداشته باشیم، مثلاً وی با قرائنی ثابت کرده است که مسعودی، صاحب مروج الذهب شیعه بوده است، در حالی که یکی از فضلا ثابت کرده که وی شیعه نیست؛ این نوع محاجه‌ها همیشه در حوزه بوده و هست، اما احترام افراد باید حفظ شود. ما باید راه چنین استادانی را طی کنیم و به صرف تجلیل اکتفا نکنیم.

افرادی مانند علامه حسن‌زاده که اهل معنا، عرفان و سحر بود، اگر مراقب نباشند، در دوره حیات گرفتار مریدبازی می‌شوند و ایشان با همه بزرگواری و عرفانی که داشت مریدی نداشت؛ ایشان ده‌ها و صدها شاگرد داشته است و نباید صرفا ۵ - ۶ نفر به عنوان شاگرد و مرید وی معرفی شوند؛ وی به شدت از ابزار ارادت ابا داشت و دنبال مریدبازی نبود.

حوزه‌ها باید مراقب باشند که ما به امثال ایشان و شاگردانشان نیاز داریم؛ متولیان حوزه باید توجه کنند که اصول حوزوی رعایت شود و رشته‌های زیاد داشته باشیم، نه اینکه حوزه مانند دانشگاه شود.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • منتشرشده: ۱
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۰
  • IR ۲۲:۲۹ - ۱۴۰۰/۰۷/۲۰
    هر کسی از کنار درس ایشون رد شد، شاگرد ایشونه؟!